شهید حمید عرب نزاد
30 تیر 1394 توسط دهقان
بسم رب شهدا و صدیقین
حمید خرداد 1333 در روستای حمیدیه به دنسا امد شش ساله بود مادرش به رحمت خدارفت ومدت کوتاهی نزد عمه اش بود دوران ابتدایی رادر زادگاهش اغاز کرد ده ساله بود پدرش از دنیارفت وبرادر بزرگش کفالتش را بر عهده گرفت .از همان کودکی فعال بود ونوحه خوان سالار شهیدان بود.وی با مطالعه کتبی حوزوی که از قم توسط پسر خاله برایش می فرستاد مبارزه با رزیم پهلوی را اغاز کردسخت ترین وخطر ناک ترین کارهای ممکن رو انجام می داد ومتوجه شد برای ضربه زدن به رزیم تنها کار فرهنگی کافی نیست بلکه باید اقدامات نظامی هم صورت بگیرد سرانجام در دوازدهم اردیبهشت 61 به شهادت رسید ودر گلزار شهدای خانوک به خاک سپرده شد.
شهید حمید عرب نزاد
- هرگذ ناامید نمی شد اگه در کاری شکست میخورد دست بردار نبود دوباره اقدام می کرد.
- ماه رمضان در اوج گرمای تسر از بین گروهان صدو پنجاه نفره تنها حمید روزه می گرفت
- درجمع دوستان می گفت حواستان باشد که حرف دیگران را نزنید وغیبت نکنید.
- همیشه با لباس نظامی به مسجد می رفت ومی گفت مردم ببینند نظامیان وسربازان اهل دین ونماز اند.
- سَر خَم آوردن در برابر ظلم وفساد را عین ذلت وخواری می پنداشت .
- در زمان انقلاب جلساتی بر گذار می کرد برای روشن کردن افکار وایجاد امادگی وپیدایش روحیه انقلابی در مردم.
- بی وقفه رو ی ماشین زغال سنگ کار می کرد ودر آمدش رو خرج انقلاب می کرد.
- زینت بخش، سفره ایِ عقدش عکس امام بود آن هم زمانی که انقلاب نشده بود.
- یک روز برای اینکه مسئله معاد برای همه جابیفته گفت فرض کنید که جای نشسته اید وگرم صحبت هستید.درهمین حین طفلی از راه می رسد و می گوید عقربی روی شانه ای شماست بدون شک شما از ترس عقرب از جا می پرید. حال چگونه است با وجود 124 هزار پیغمبر از سوی خدا آمدند و همه از معاد گفته اند عده ای بر خود نمی لرزند وروز ر ستاخیز راانکار می کنند!!!!
- زنان ما باید شجاع باشند .خواهرم بدان اگر ترس ولرز را کنار بگزاریم پیروزی در مقابل ظلم با ماست.
- همیشه در کارها توکل بر خدا و ابتکار عمل خوبش بود که موفقیتش را تضمین می کرد.
- مردم به حدی حمید را قبول داشتند که برای حل مشکلاتشان نزدش می رفتند.تمام سعی او بر این بود که جوری عمل کند تا مردم نسبت به دولت جمهوری اسلامی خوش بین باشند.
- وظیفه ای که ما داریم این است که کاری که قبول دار شدیم وبه گردنمان است به بهترین شکل انجام گیرد.اگرکاری نکنیم باید فردای قیامت جواب گو باشیم.
- مبادا بی گناهی را بزنید فردای قیامت نمی توان جواب گو بود.
- تمیز وخوش پوش بود ولبخند گوشه لبانش داشت اما زمان عملیات با هیچ کسی شوخی نداشت.
- درمیدان جنگ باید شهید شد وا ین گونه ارزش دارد تا اینکه به مرگ عادی مثل مرغی یک گوشه می میریم وفراموش می شویم.
- مرد جنگ بود تمام کارهایش از روی نظم بود.
- می گفت هرکسی را بهر کاری ساختند.
- بسیار خونسرد و با متانت بود درسخت ترین شرایط روحیه ای قوی داشت.
- خدا با ماست پس ناامید نیستیم…
- در همه حال باید اخلاق اسلامی رعایت شود.
- در شروع کار هم چنان با اقتدار و محکم ایستاده بود ومی گفت حمله …مقاومت…پیشروی…
- توجنگ می گفت : گر نگهدار من آن است که من می دانم ..شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد.
- می گفت: سعی کنیدمیهمانی های ساده برگذار کنید تا بدون زحمت اقوام ودوستان بتوانند با هم رفت وامد داشته باشند.
- به ساده زیستی وساده پوشی اهمیت زیادی می داد. می گفت: ما نباید در بند تجملات وزندگی پرزرق وبرق باشیم.
- می گفت:دوست دارم زنده باشم تا در جنگ پیروز شویم وبعد از ان بیت المقدس را از چنگال اسرائیل ازاد کنیم.
- عملکردش در کارها به گونه ای بود که با صرف کمترین هزینه بهترین سودوبهره وری را کسب می کرد.
- در این کشور باید کار فرهنگی زیادی صورت گیرد تا مرد و زن هر کدام وظیفه خود را بدانند.
- دشمن غرور دارد وخیال می کند می تواند دست به هر کاری بزند.اما ما باید محکم بیستیم تا خیال نکند می ترسیم شاید این طوری غرورش شکسته شود.
- توان بچه هارابالا ببرید حیف است که یک بچه شیعه مفت به دست دشمن کشته شود.
- عازم جبهه بود به او گفتم بیشتر بمان .گفت خدا را شاهد می گیرم همسرم که این قلب ، اول برای او و بعد برای تو می تپد.
- تمام دوستانش شهید شدند بودند تحمل ماندن در دنیا وگذراندن یک زندگی عادی را نداست و خودشو شرمنده شهدا وخانواده ای شهدا می دانست.
- گریه بکن بر حسین (علیه سلام) ، اما راه حسین را نیز برو.
- پیام خون شهدا : از تفرقه بپرهیزید.اجتماعات را منسجم بکنید
- سلاح را جز در مسیر اهداف عالی انقلاب به کار نخواهیم گرفت.
- برای این می جنگیم تادر سراسر جهان صلح برپا کنیم.
برای شادی ارواح طیبه شهداء صلوات